بازارهای خارجی

فراتر از شیطان و فرشته

هم‌صدایی مجدد مسکو با ادعای امارات بر سر مالکیت جزایر سه‌گانه بار دیگر سبب افزایش تنش میان «موافقان» و «مخالفان» برقراری روابط نزدیک با روسیه در سپهر سیاسی ایران شده است. موافقان یا طرفداران رابطه با همسایه شمالی معتقدند که تهران- مسکو وارد مرحله روابط راهبردی شدند و بیانیه‌هایی از این دست فاقد ارزش سیاسی و ضمانت اجرایی است. در سوی مقابل منتقدان سیاست «گردش به شرق» بر این باورند که قرار دادن تمام تخم مرغ‌های کشور در سبد چین و روسیه سبب آن شده است تا این دو قدرت نوظهور از ایران به عنوان «کارت بازی» در تنظیم روابط با کشورهای غرب آسیا یا قدرت‌های غربی همچون آمریکا و اتحادیه اروپا استفاده کنند. با وجود برخی «حقایق» در نظرات حامیان و منتقدان روابط تهران- مسکو اما به نظر می‌رسد هر دو گروه فاقد نگاه علمی به روابط بین‌الملل هستند. به عبارت دیگر در محیط آنارشیک دولت- ملت‌ها عمدتاً در وضعیت «نه دوست، نه دشمن» قرار دارند و سعی می‌کنند تا در پرونده‌های مختلف با توجه به منافع ملی خود متحدان، رقبا و دشمنان موقت خود را انتخاب کنند.

صدای بلند عوام‌گرایان در سیاست خارجی

در بیانیه پایانی ششمین نشست «مجمع همکاری عرب- روسیه» در مراکش، بار دیگر ادعاهای تکراری امارات در خصوص مناقشه جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک مورد اشاره قرار گرفت. در این بیانیه از طرفین منازعه خواسته شده است تا از طریق گزینه «دیپلماسی» و ارجاع این پرونده به «دیوان بین‌المللی» به سمت حل‌وفصل مسالمت‌آمیز اختلافات حرکت کنند. پیش از این، پکن- مسکو همصدا با امارات خواستار ارجاع سرزمینی میان ایران- امارات به دیوان بین‌المللی شده بودند. پس از انتشار این بیانیه ناصر کنعانی، سخنگوی وزیر امور خارجه ایران گفت که تهران بیانیه اخیر روسیه و کشورهای عربی را «اقدام علیه حاکمیت و تمامیت ارضی ایران» دانسته و مفاد آن را غیرقابل قبول می‌داند. هم‌زمان بسیاری از شخصیت‌ها و چهره‌های سیاسی کشور لب به انتقاد از سیاست‌های دولت در قبال روسیه گشوده و خواستار بازنگری اساسی در سیاست‌های کشور در قبال مسکو شدند! این اظهارات غیر علمی در حالی مطرح می‌شود که پیش از این پکن و واشنگتن نیز با انتشار بیانیه‌های مشابه موضع امارات را در قبال مناقشه جزایر سه گانه تکرار کرده بودند. نکته جالب توجه آن است که با گذشت بیش از یک قرن از زمان تأسیس دولت مدرن در ایران اما همچنان برخی چهره‌های سیاسی شاخص‌های سیاست خارجی دوران قاجار را دنبال می‌کنند!

چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید

در فضای روابط بین‌الملل واحدهای سیاسی به ندرت به سمت اتحاد استراتژیک حرکت می‌کنند. به عنوان مثال ایران و گروه‌های عضو محور مقاومت در مرحله اتحاد استراتژیک قرار دارند یعنی شکست یا پیروزی ایران به معنای شکست یا پیروزی آنها است یا بالعکس. طی سال‌های اخیر ترکیه و جمهوری آذربایجان نیز وارد مرحله اتحاد استراتژیک شدند و در پرونده‌های «جنگ قره باغ»، «کریدور میانی و دالان زنگزور»، «تشکیل سازمان دولت‌های ترک» و «ترویج پان ترکیسم» در منطقه اوراسیا دارای منافع راهبردی و نزدیک به یکدیگر هستند. به غیر از این نمونه‌های انگشت شمار نشان می‌دهد که اکثر بازیگران دولتی، فرو دولتی و فرا دولتی دارای نقاط اشتراک و اختلاف بسیار زیادی در صحنه بین‌المللی هستند.
با این حال اکثر کشورهای جهان سعی دارند تا در مسائل مختلف بین المللی با توجه به منافع ملی خود، دست به انتخاب میان بازیگران مختلف منطقه‌ای- فرامنطقه‌ای زده و سیاست‌هایشان را به پیش ببرند. به عنوان مثال در بحران سوریه، محور مقاومت و بلوک اخوانی برای حفظ یا سقوط نظام اسد به رویارویی با یکدیگر پرداختند. هم‌زمان در جریان سلسله انقلاب‌های مردم تونس، لیبی و مصر سه کشور ایران، ترکیه و قطر دارای مواضع نسبتاً مشترکی بودند. در جریان درگیری میان دولت مرکزی چین و ایغورها در سین کیانگ روابط میان پکن- آنکارا به دلیل حمایت ترک‌ها از جنبش «ترکستان شرقی» رو به سردی گرایید؛ اما هر دو کشور در جریان همکاری بر سر ایجاد «کریدور میانی» یا انتقال فناوری «۵G» همکاری‌ نزدیکی را تجربه می‌کنند. آمریکا و عربستان سعودی دارای روابط نزدیک امنیتی برای ایجاد موازنه در منطقه غرب آسیا هستند اما هم‌زمان واشنگتن منتقد سیاست‌های ریاض در سازوکار اوپک پلاس و بازارهای انرژی است.
فراتر از شیطان و فرشته / لزوم تغییر ادراک ایرانیان در قبال همسایه شمالی
بحران اوکراین سبب افزایش وابستگی روسیه به امارات شده است

پس از آغاز بحران اوکراین، دولت‌های غربی برای مهار روسیه یکی از شدیدترین رژیم‌های تحریمی تاریخ بشر را علیه این کشور وضع کردند. پس از آغاز جنگ اقتصادی بروکسل- واشنگتن علیه مسکو، الیگارش‌ها و سرمایه‌داران روس تصمیم گرفتند تا دارایی‌ها و اموال خود را راهی منطقه خلیج فارس، به ویژه امارت نشین دبی کنند. علاوه بر این همراهی ابوظبی با مسکو در پرونده‌های «بازگشت سوریه به اتحادیه عرب»، «کاهش تولید روزانه نفت براساس توافق اوپک پلاس» و «میانجی‌گری میان روسیه و غرب» سبب شده است تا مسکو بیش از پیش به شیخ‌نشین امارات وابسته شود. اگر افزایش وابستگی مسکو به امارات درک شود آنگاه همراهی «همسایه شمالی» با این کشور عربی در مناقشه جزایر سه گانه سبب تعجب نخبگان و فعالان سیاسی داخل کشور نخواهد شد.

لزوم اصلاح سیاست ایرانی در روابط بین‌الملل

عرصه روابط بین‌الملل میدان «مروت» یا «جوانمردی» نیست. ما ایرانیان نباید فراموش کنیم که به دلیل موقعیت خاص ژئوپلیتیکی در وضعیت «تنهایی استراتژیک» قرار داریم. به همین دلیل نباید با لنز «عشق» و «نفرت» به تنظیم روابط با قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای بپردازیم. پس از انتشار بیانیه مراکش برخی رسانه‌های اصولگرا با انتقاد شدید نسبت به مسکو، تلویحاً این کشور را متهم به «خیانت» کرده و خواستار جبران این اشتباه شدند! به نظر می‌رسد برخلاف نظر برخی رسانه‌های دست راستی مسکو به تهران خیانت نکرده بلکه تنها پایبند به منافع ملی روسیه بوده است. به عبارت دیگر کسانی خائن به منافع و امنیت ایران هستند که با دید بسته و ناپخته وارد عرصه سیاست ورزی شدند و سعی کردند تا با دنبال کردن اصول غیر علمی و ناپخته در عرصه سیاست خارجی، کشور را در وضعیت بن‌بست قرار دهند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا