بازارهای داخلی

چرا صادرات ایران افت کرد؟

چند سالی است که ارزش پول ملی ایران در مقابل دلار به شدت در حال سقوط است. سقوط آزادی که نه تنها بر سفره مردم اثر گذاشته؛ بلکه به دلیل نوسانات نرخ ارز و افت ارزش پول ملی، بسیاری از آرزوهای مردم را دست نیافتنی کرده است.

در این میان به نظر می‌رسد پایین نگه داشتن نرخ ارز، الگو گرفته شده از نسخه‌ای چینی است. روزی که محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی از این نسخه برای مقابله با تحریم‌ها علیه این کشور پرده برداشت و اعلام کرد که چین، ارزش پول ملی خود را با هدف افزایش صادرات کاهش داده است. آن روز، کسی باور نمی‌کرد که این نسخه چینی در ایران هم اجرایی شود.

آن روز پور ابراهیمی به این نکته اشاره کرد که در دنیا، دو درصد کاهش ارزش پولی می‌دهند و صادراتشان ۲۰ درصد افزایش پیدا می‌کند؛ ولی در ایران این‌گونه نیست و این مساله با هیچ منطق اقتصادی همخوانی ندارد.

چند ماه بعد روح الله ایزدخواه، عضو کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه در جمع دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاه الزهرا(س) درباره پشت صحنه کاهش مداوم ارزش پول ملی در مقابل ارزهای خارجی چون دلار، یورو، درهم و دینار تصریح کردد: مساله کاهش ارزش پول ملی نه‌ تنها جدی پیگیری نشد؛ بلکه توسط برخی تئوریزه هم شد. گفتند کاهش ارزش پول ملی طبیعی بوده و اتفاقاً برای افزایش صادرات خوب است؛ این درحالی است که عمده صادرات ارزآور برای کشور ما صادرات مواد خام است که نرخ پول ملی ضعیف باشد یا قوی، تمام دنیا خواهان آن هستند.

کاهش صادرات با وجود افت ارزش پول ملی

آیا واقعا دلیل عدم تاثیر افت ارزش پول ملی در صادرات، صرفا صدور مواد خام از ایران است؟ آیا با وجود پایین نگه داشتن ارزش پول ملی، ایران به نتیجه مطلوب در زمینه افزایش صادرات رسیده است؟ روح الله لطیفی، سخنگوی کمیسیون امور بین‌الملل و توسعه تجارت خانه صنعت، معدن و تجارت ایران در گفتگو با خبرنگار «اقتصاد آنلاین» می گوید: در حال حاضر قیمت ارز نسبت به سال قبل افزایش داشته است؛ یعنی ارزش پول ملی افت کرده؛ اما صادرات کالاهای غیرنفتی در سال ۱۴۰۲، نسبت به سال گذشته کاهش داشته است.

او اضافه می‌کند: این آمار نشان می‌دهد که مولفه افزایش صادرات در برابر کاهش ارزش پول ملی، خیلی در ایران به‌عنوان متغیر موثر مطرح نیست.

لطیفی سخنان خود را با ارایه مثالی ادامه می‌دهد: ما در زمانی که قیمت ارز حتی ثابت بوده است و اتفاقا واردات کامیون افزایش یافته بود، شاهد افزایش هزینه‌های حمل به‌عنوان متغیر موثر در حوزه تجارت و صادرات بودیم.

به اعتقاد او، نمی‌توان گفت که بالارفتن نرخ ارز باعث افزایش صادرات می‌شود؛ بلکه این فرمول متعلق به کشورهایی است که متغیرهای تولید و صادرات آنها ثابت است و صرفا یک متغیر نرخ ارز در آن تغییر می‌کند.

سخنگوی کمیسیون امور بین‌الملل و توسعه تجارت خانه صنعت، معدن و تجارت ایران ادامه می‌دهد: با حقوق و دستمزد ثابت، هزینه سربار ثابت و تامین ماده اولیه در داخل، افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی باعث افت قیمت تولیدات در دنیا می‌شود؛ زیرا کالاها در بازارهای جهانی با شاخص دلار قیمت‌گذاری می‌شوند و طبیعی است که در چنین شرایطی، کالای ارزان‌تر ما رقابتی‌تر شده و با قیمت کمتر به دست مشتری خارجی برسد.

او یادآور می‌شود: در حالی که در اقتصاد ایران، در بعضی موارد نرخ‌گذاری خوراک پتروشیمی‌ها با قیمت جهانی انجام می‌شود. بیشتر کالاهای وارداتی ما یا نهاده‌های مرتبط با دام و طیور و غذا هستند یا اینکه نهاده‌های مرتبط با تولید و ماشین آلات را وارد می‌کنیم. پس وقتی نرخ ارز بالا می‌رود، مواد اولیه هم گران شده و محصول نهایی افزایش قیمت پیدا می‌کند. پس در چنین شرایطی مزیت‌سازی نکرده‌ایم.

بخشنامه‌هایی که روندها را مختل می‌کند

لطیفی تاکید می‌کند: در شرایط ثابت بودن تمام متغیرهای تولید، با افت ارزش پول ملی و افزایش تیراژ تولید می‌توان صادرات را افزایش داد.

او یادآور می‌شود: در شرایطی که همه متغیرها را در راستای رقابتی‌تر شدن کالاهای ایرانی داشته باشیم اما یکباره یک بخشنامه بیاید و صادرات را متوقف کند، به نتیجه نخواهیم رسید و ناگهان همه مناسبات به هم می‌ریزد.

سخنگوی کمیسیون امور بین‌الملل و توسعه تجارت خانه صنعت، معدن و تجارت ایران ادامه می‌دهد: گاهی مشکل بخشنامه هم وجود ندارد و دولت وظیفه تسهیل‌گری خود را به خوبی انجام می‌دهد اما یکباره قیمت ماده اولیه که منشا آن خارج از ایران است، رشد غیر منطقی پیدا می‌کند و هزینه تولید بالا می‌رود.

او نزدیک بودن به منبع تامین مواد اولیه را عامل موثری بر هزینه حمل و قیمت تمام شده محصول توصیف می‌کند.

به گفته لطیفی، حوادث دریای سرخ روی حمل و نقل دنیا اثرگذاشته است اما اگر ایران قصد داشته باشد مواد اولیه خود را از آمریکای لاتین، آمریکای شمالی، اروپای غربی و ترکیه به صورت آبی وارد کند، به دلیل عبور از مسیر دریای سرخ با افزایش هزینه‌های حمل و نقل مواجه خواهد شد.

او کاهش ارزش پول ملی را بر افزایش صادرات کشورهایی موثر می‌داند که تراز تجاری مثبت دارند و واردات آنها از صادراتشان کمتر است؛ هر چند به اعتقاد لطیفی، چنین کشورهایی عمدتا کاری می‌کنند که تولیدات صادراتی آنها ارزان در بیاید و صادراتشان افزایش یابد.

سخنگوی کمیسیون امور بین‌الملل و توسعه تجارت خانه صنعت، معدن و تجارت ایران اضافه می‌کند: این تجربه را آمریکا در اواخر دهه ۷۰ میلادی و اوایل دهه ۸۰ داشته است. زیرا دلار به بحران رسیده بود. این کشور حتی مبادرت به چاپ دلار بدون پشتوانه کرد، زیرا قبلا هر پول ملی باید پشتوانه طلا یا نقره می‌داشت. چاپ دلار بدون پشتوانه در آمریکا با هدف انجام تعهدات بین‌المللی انجام شد.

او ادامه می‌دهد: فدرال رزرو در کنترل نرخ بهره و ارزش دلار کار را به جایی رساند که بهای تمام شده در آمریکا کاهش یابد. در نتیجه تولیدات این کشور توانستند در مقابل کسانی که با ارزهایی مثل پوند، فرانک یا پول‌های دیگر در آن مقطع تجارت می‌کردند، رقابت کند. به این ترتیب کالاهای آمریکایی ارزان‌تر تولید شد و صادراتش هم افزایش پیدا کرد.

لطیفی می‌گوید: حتی یکی از راه‌هایی که باعث شد اقتصاد آمریکا دوباره به شرایط مطلوب برگردد، کنترل ارزش پول ملی این کشور بوده است اما این فرمول متعلق به اقتصادهای پیش‌بینی پذیر و متغیرهای قابل کنترل به همراه تراز تجاری مثبت است که مواد اولیه ارزان و در دسترس در اختیار دارند.

او اضافه می‌کند: در اقتصادی که مواد اولیه مورد نیاز را در اختیار نداشته و پولی برای تامین آن ندارد، کاهش ارزش پول ملی سبب می‌شود که بخش صنعت زمین بخورد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا