نگاه اتاقهای فکر چین به ترمیم روابط با آمریکا/ حضور بایدن تاثیر چندانی در روابط با چین ایجاد نمیکند
حامد وفایی تحلیلگر مسائل چین و عضو هیات علمی دانشگاه تهران درباره روابط چین و آمریکا پس از تغییر دولت این کشور گفت: روابط تجاری چین و آمریکا هر اندازه هم که به یکدیگر نزدیک و در هم تنیده باشد، در عین دشمنی و جنگ تجاری میان دو کشور از مناسبات سیاسی دو کشور این روابط جدا نیست. به این مفهوم که سیاست خارجی چین و آمریکا با روابط تجاری این دو کشور به شکلی نزدیک با یکدیگر در ارتباط هستند.
وی با بیان اینکه در چین یک نگاه کلی نسبت به انتخابات آمریکا وجود داشته که هر کس در انتخابات پیروز شود نهایتا مناسبات دو کشور به شرایط سابق برنمیگردد، تصریح کرد: چینیها بر این باورند که پس از دوران اوباما و انتخاب ترامپ به عنوان ریاست جمهوری ایالات متحده، مناسبات دو کشور وارد فاز جدیدی شده است که این مناسبات خود دارای دو جنبه است: جنبه نخست آن برنامه ریزی استراتژیکی است که آمریکاییها برای رابطه با چین دارند و جنبه دوم آن رشد اقتصادی است که در چین اتفاق افتاده است.
تحلیلگر مسائل چین افزود: در واقع اتاقهای فکر چین در طی دوره چهار ساله ریاست جمهوری ترامپ به این تحلیل و باور رسیدهاند که روابط این کشور با آمریکا بر همان ریل سابق که به تدریج تخریب شد، حرکت خواهد کرد و ممکن است شکل آن اندکی دچار تفاوتهایی نسبت به وضعیت کنونی شود.
وی با اشاره به اینکه در همین راستا اتاقهای فکر چین در طول یک سال گذشته بارها بر این موضوع تاکید کردهاند که تغییر رییس جمهوری در آمریکا تفاوتهای فاحشی در سیاستهای دو کشور ایجاد نمیکند، بیان کرد: اگر بایدن بر سر کار بیاید، رویارویی و تقابل دو کشور اندکی نرمتر خواهد شد اما اگر ترامپ در چهار سال آینده هم رییس جمهوری باشد تقابل نسبت به شرایط فعلی اندکی سختتر خواهد بود و این بسیار شبیه به موضعی است که ما در ایران نسبت به آمریکا داریم، در واقع در داخل ایران هم این باور وجود دارد که در نهایت با آمریکا از لحاظ استراتژی و اهداف به یک دیدگاه دست نخواهد یافت، چرا که اهدافی که چهل سال پیش در ابتدای انقلاب از سوی ایران تببین شده ضد آمریکایی و ضد استکبار است و آمریکا چنین روندی را نخواهد پذیرفت.
وفایی با تاکید بر اینکه بایدن و ترامپ در روش بسیار تفاوت دارند اما چین به عنوان یک تهدید استراتژیک امنیتی از سوی آمریکاییها شاخته میشود، توضیح داد: نکتهای که چینیها به آن اشاره میکنند بحث ۶۰ درصد از GDP ایالات متحده است که در واقع هم مرور تاریخ نشان داده هر کشوری که از ۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی ایالات متحده عبور کند عملا به عنوان یک تهدید استراتژیک امنیتی (تهدید اول) از سوی آنها شناخته میشود. بر همین اساس برنامه ریزیهایی در داخل ایالات متحده آغاز شد و ترامپ سیاستهای خود را در برابر این کشور آغاز کرد و چین متقابلا به این ضربات پاسخ داد و این همان نقطهای است که به عقیده چینیها دوره جدیدی از روابط را میان دو کشور آغاز کرده است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه در اتاقهای فکر چین چند نگاه اصلی نسبت به روابط با آمریکا وجود دارد، عنوان کرد: یک نگاه بر این مبناست که ترامپ برای این کشور بهتر از بایدن است و تمثیلی که برای آن به کار میبرند این است که حضور ترامپ مثل سوختن با آب جوش میماند که موجب هوشیاری سریع میشود اما ضربهای که بایدن میتواند وارد کند بسیار عمیقتر از ترامپ است از این جهت که مثل نشستن در آب گرم میماند که به تدریج داغتر و جوش شود و همین جریان فکری بایدن را به سم بی سر و صدا تشبیه کرده بودند که ذره ذره هوشیاری را از بین میبرد.
وی ادامه داد: جریان فکری دوم معتقدند ترامپ آن اختلافاتی را که در اردوگاه غرب وجود دارد تعمیق خواهد بخشید به طوری که مقامات بعضی از کشورهای غربی عملا برای پیروزی بایدن ابراز امیدواری کرده بوند. تداوم عدم اعتماد غربیها به آمریکا در نهایت به سود چین خواهد بود چرا که رویارویی با غرب متفرق آسانتر از رویارویی با غرب متحد است و حضور افرادی همچون اوباما یا بایدن معادله را برای چینیها سختتر خواهد کرد.
وفایی با بیان اینکه فارغ از مسائل مطرح شده از سوی اتاقهای فکر چین، حضور بایدن امتیازات دیگری هم برای این کشور خواهد داشت، توضیح داد: خروج ایالات متحده از پیمانهای جهانی از جمله پیمانهای اقتصادی، زیست محیطی، سیاسی و … برای چینیها فضای خلا قدرتی در مناطق و فضاهای مختلف ایجاد کرده که فرصت بی بدیل و ارزشمندی برای گسترش نفوذ جهانی در اختیار این کشور قرار داده است.
وی با تاکید بر اینکه نگاه چین به سازمانهای جهانی همچون نردبانی برای ترقی است که به بهترین شکل از آن استفاده کرده است، تاکید کرد: به عنوان مثال زمانی که آمریکا از پیمان ترانس پاسیفیک TPP خارج شد، اخباری مبنی بر تلاش چین برای ورود به این پیمان منتشر شد که در نهایت هم به صورت رسمی تایید نشد، بر این مبنا به نظر میرسد چین از هیچ تلاشی برای پر کردن خلا قدرت در عرصه جهانی دریغ نخواهد کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به پیمان مشارکت اقتصادی جامع RCEP که اخیرا به امضا رسید، گفت: این پیمان، یک برگ طلایی مهم برای چین است که مزیتهای فراوانی هم برای آنها به دنبال دارد؛ شکی نیست یکی از عواملی که موجب شد این پیمان پس از هشت سال مذاکره میان کشورهای آسهآن، ژاپن، کره، نیوزیلند، استرالیا و چین به نتیجه برسد، کنار کشیدن هند و آمریکا از این مذاکرات بوده است. با توجه به اینکه این کشورها ۳۰ درصد از ظرفیت اقتصاد جهانی و بیش از ۳۰ درصد جمعیت جهان را در اختیار دارند، چنین پیمانی به لحاظ استراتژیک از اهمیت فوق العاده و ویژهای برخوردار است.
وی همچنین افزود: در کنار همه این موارد حتی خروج ایالات متحده از سازمان جهانی بهداشت، باعث شد تا تاثیر چین در این سازمان بسیار پر اهمیت شود. در واقع به وضوح میتوان دید که حضور ترامپ در عرصههای جهانی بسیاری از امتیازات را به نفع چین تغییر داد. نمایش عدم توانایی مدیریتی در ایالات متحده از جمله امتیازاتی است که تداوم روند چهار سال گذشته میتوانست برای چین به همراه داشته باشد.
وفایی در توضیح عدم توانایی مدیریتی ایالات متحده تصریح کرد: بارزترین نمونه را میتوان در مدیریت کرونا در دو کشور مورد بررسی قرار داد، در مقابل برخورد غیرمنطقی ترامپ با شیوع کرونا در ایالات متحده، چین با قاطعیت به این بحران وارد شد و از شیوع افسارگسیخته این ویروس در خارج از مرزهای شهر ووهان جلوگیری کرد. در نتیجه تداوم حضور ترامپ در کاخ سفید به لحاظ حیثیتی لطمهای به عبارت «مدیریت آمریکایی» میزند که طی سالهای اخیر بسیار به چین و برخی دیگر از کشورهای غربی لطمه زده است.
وی ادامه داد: به وضوح میتوان دید که نوع مدیریت ترامپ در مساله ویروس کرونا در ایالات متحده کاملا به نفع پرستیژ مدیریتی چین و حزب کمونیست تمام شده است.
تحلیلگر مسائل چین درباره تاثیر بایدن بر مساله تعرفههای وارداتی چین در آمریکا عنوان کرد: بایدن هنوز موضع صریحی در جریان تعرفههای وارداتی چین نداشته و بعید است تغییرات زیادی هم در این زمینه اتفاق بیفتد. چینیها به این باور رسیدهاند که جهان پیش روی ما یک جهان چندقطبی است و در نتیجه برای چند جانبه گرایی برنامه ریزی کردهاند.
وی با بیان اینکه پیمان RCEP یکی از دستاوردهای بزرگ چین برای آینده خواهد بود، تاکید کرد: چین روند رو به رشدی را طی میکند که از آن عدول نخواهد کرد، اما در عین حال به دنبال سقوط ایالات متحده هم نیست و به نوعی به دنبال فرود این کشور است. چرا که اگر ایالات متحده سقوط کند تمام بار مدیریت جهانی بر روی شانههای چین قرار خواهد گرفت که اصلا به نفع این کشور نیست و چین هم به دنبال شکل گیری چنین جریانی نیست و قطعا توانایی آن را هم ندارد.
وفایی افزود: افزون بر اینکه چین ادعای جایگزینی ایالات متحده را ندارد در عین حال چه به لحاظ اقتصادی، نظامی، سیاست خارجی و استراتژیک چین فاصله زیادی برای رسیدن به این جایگاه دارد؛ حتی شی جین پینگ در مذاکرات خود با کشورهای دیگر مدام عنوان میکند که «چین یکی از کشورهای در حال توسعه» است و به همین دلیل به دنبال این مساله نیست که جایگاه خود را به عنوان قدرت اول اقتصادی به اثبات برساند و اساسا نگاه اصلی چین به داخل این کشور است.
وی با اشاره به اینکه چینیها آغاز دوران بسته شدن اقتصاد را در دستور کار دارند، توضیح داد: پیشتر سیاست «اصلاحات و درهای باز» از سوی دنگ شیائوپینگ مطرح شده بود که وجود سرمایهگذاریهای خارجی و حضور شرکتهای خارجی در این کشور تبدیل به سوخت موتور توسعه چین شد اما اکنون چینیها به این نتیجه رسیدهاند که حضور بیش از حد شرکتهای غربی و اتکا و وابستگی بیش از حد به سود و مالیات این شرکتها در طولانی مدت میتواند برای آنها خطرساز باشد به همین دلیل جریان بسته شدن را مطرح کردهاند و هدف آن است که بر روی بازارهای داخلی متمرکزتر شوند.
تحلیلگر مسائل چین در پایان با اشاره به اینکه شی جین پینگ شعاری را با عنوان «ارتقای کیفیت محصولات چینی» مطرح کرده که هدف گذاری آن هم تبدیل شدن کالای چینی به مرغوبترین کالای جهانی است، تصریح کرد: نگاه دیگری در چین وجود دارد با این عنوان که «هر کس در جایگاه ریاست جمهوری آمریکا قرار گیرد، چین پیروز میدان خواهد بود» به این معنا که چین امروز بستگی خاصی به حضور افراد خاص در راس قدرت آمریکا ندارد و از دیدگاه آنها چین جایگاهی در هدایت گری جهانی یافته که با رفتن ترامپ و آمدن بایدن این جایگاه تغییر نخواهد کرد و چنین موقعیتهای اقتصادی خود موجب تقویت جایگاه جهانی چین خواهد شد.