زاهدی وفا سرپرست عزلت نشین وزارت کار، وزیر میشود؟

روزهای پایانی خرداد امسال بود که در بحبوحه بحث استیضاح و عدم استیضاح وزیر رفاه دولت سیزدهم، خود وزیر استعفا کرد و پرونده استیضاح و وزارت او بدین صورت بسته شد. بماند از آنچه عبدالملکی باید میکرد و نکرد و کارهایی که نباید میکرد و کرد؛ اما پس از او زاهدی وفا، به عنوان سرپرست وزارت کار معرفی شد و حال خبر معرفی زاهدی وفا به عنوان وزیر کار منتشر شده که هر چند هنوز نامه معرفی وی به مجلس وصول نشده، اما به نظر می رسد او گزینه پیشنهادی نهایی وزارت کار است. اما آیا زاهدی وفا گزینه مناسبی برای وزارت کار است؟
در پاسخ به این سوال بهتر است کارنامه زاهدی وفا را بررسی کنیم که او در دوره سرپرستی چه کارهایی کرده و آیا فعالیتهای او تا به امروز، قابل قبول بوده داشته است یا خیر؟ شاید جالب باشد اما تا به این لحظه که بیش از دو ماه است از سرپرستی او در وزارت کار میگذرد، زاهدی وفا عملا اقدام خاصی نداشته است که بخواهیم آن را بررسی کنیم و به نظر می رسد از شرایط وزارت فقط امام صادقی بودن را داشته که البته برای وزیرشدن کافی بوده است!
سرپرست وزارت کار که با دوربینها هم بیگانه است و تعداد مصاحبههایی که با رسانهها داشته به انگشتان دست هم نمیرسد، در این دو ماه و نیم نه هیچ فعالیت شاخصی در وزارتخانه انجام داده و نه هیچ برنامه خاصی ارائه کرده است.
حقوق بازنشستگانی که هنوز هم تکلیفش درست مشخص نیست
یکی از بحثهای بسیار پررنگ در دو ماه و نیم گذشته مساله حقوق بازنشستگان بوده که بین دولت و مجلس پاسکاری شد و هنوز هم شاید نتوان چند جمله مشخص در مورد اینکه نهایتا حقوق بازنشستگان چه شد مطرح کرد و زاهدی وفا هم اصلا در رسانهها حضور ندارد که به چنین سوالاتی پاسخ بدهد!
یارانهها نامشخص! اطلاعرسانی نامشخصتر
موضوع دیگری که در زمان سرپرستی زاهدی وفا مطرح شد، مساله یارانهها بود. دقیقا چند روز قبل از استعفای عبدالملکی قرار بود وزارت کار لیستی به سازمان هدفمندی ارائه و تکلیف یارانه جاماندگان و.. مشخص شود. اما زمانی که زاهدی وفا سرپرست شد، این موضوع با تعویق بسیار همراه شد و در وزارتخانه نیز کسی پاسخگوی خبرنگاران نبود و همه بهانه میآوردند که وزیر رفته است!
این در حالی است که در آن شرایط و باتوجه به اینکه حذف ارز ترجیحی یکی از مهمترین اتفاقات اقتصاد ایران بود، وزارت کار و شخص سرپرست وزارتخانه باید در اطلاعرسانی با دولت و سازمان هدفمندی همراه میشد، اما این اتفاق نیفتاد و زاهدی وفا کنج عزلت را به با مردم بودن ترجیح داد.
همانطور که گفتیم کارهای نکرده وزیر کار زیاد است. از غیبت او در مسائل مهمی چون حقوق بازنشستگان و کارگران گرفته تا یارانهها و ایجاد اشتغال و … .
بودن زاهدی وفا در این دوره به شکلی بود که با نبودش هیچ فرقی نداشت و البته بماند که تماسهای ما برای برقراری ارتباط با وی نیز همواره با این جمله که ایشان علاقهای برای صحبت با رسانهها ندارد همراه بوده است.
همچنین زاهدی وفا شخصی بود که حتی در سفرهای استانی نیز حضور موثری از او دیده نشد. اگر او علاقهای برای با مردم بودن و با رسانهها بودن ندارد، چطور قرار است در جایگاهی بدین مهمی قرار گیرد؛ آن هم در این برهه کنونی!
در پایان باید گفت زاهدی وفا در همین دوره کوتاه نشان داد که گزینه مناسبی برای وزارت کار نیست. آیا وقت آن نرسیده که دولت در انتخاب خود برای وزیر تجدید نظر کند تا شاهد دور باطل معرفی و شایعه استیضاح و یا استعفا نباشیم؟ چرا باید یک امام صادقی دیگر به اعضای دولت اضافه و جایگزین عبدالملکی وزیر امام صادقی قبلی شود؟ آیا در دانشگاههای دیگر گزینههای مناسبتری وجود ندارد؟