تحریم انرژی چگونه بر اقتصاد آلمان تاثیر می گذارد؟
به گزارش اکونومیست، روابط بین شرکتهای مدرن پیوند سادهای نیست که یک تولیدکننده را به دیگری متصل میکند، بلکه مجموعهای از تعاملات پیچیده است. از هم گسستگی یک حلقه به ظاهر ناچیز در زنجیره میتواند شرکتهایی را که در بالادست یا پایین دست قرار دارند، مختل کند و باعث آسیب بیشتر شود. در مقالهای که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، دیوید بقایی از دانشگاه کالیفرنیا و امانوئل فرهی از دانشگاه هاروارد از مدلی از شبکههای تامین پیچیده برای مطالعه شوکهای نفتی دهه ۱۹۷۰ استفاده کردند.
ارتباط میان شرکتها و بخشها به این معنی است که تاثیر کلی اقتصادی کمی بیشتر از تاثیر مستقیم بر بخشهایی است که از نفت استفاده میکنند. تحقیقات اخیر در مورد تاثیر فاصلهگذاری اجتماعی در آمریکا توسط ژان نوئل بارو و هک پاریس و نویسندگان همکار آنها نشان میدهد که تاثیرات موجی از طریق شبکههای تولید بیش از نیمی از کل تاثیر اقتصادی را تشکیل میدهند.
یکی دیگر از نمونههای بسیار مطالعه شده اختلال، زلزلهای است که در سال ۲۰۱۱ شمال شرق ژاپن را به لرزه درآورد. از آنجایی که مناطقی که بیشترین آسیب را دیدهاند تنها کمتر از یک بیستم تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدادند، اختلال محلی نمیبایست تاثیر قابل توجهی در سراسر کشور داشته باشد.
اما تاثیر آن قابل توجه بود. در یک بررسی، واسکو کاروالیو از دانشگاه کمبریج و همکارانش تاثیر امواج در امتداد زنجیرههای تامین را بر مناطق آسیب دیده به طور جداگانه مورد بررسی قرار داده و دریافتند که مناطق آسیب دیده بیش از نیمی از ضربه را به رشد اقتصادی ژاپن وارد کرده است.
محققان همچنین انواع پیوندها و مکانیسمهایی را کشف کردهاند که شوکها را به صورت گسترده منتشر میکنند. بر اساس مقالهای از دارون اجم اوغلو از موسسه فناوری ماساچوست و علیرضا طاهباز صالحی از دانشگاه نورث وسترن (و همچنین مطالعه دیگری از سوی آقای دکتر بقایی، تعطیلی یک شرکت به طور کلی یکی از راههایی است که در آن یک تکان میتواند ضربه اقتصادی بسیار بزرگتری را ایجاد کند) این مساله توضیح میدهد که چرا آلن مولالی مدیر اجرایی آن زمان خودروسازی فورد، از قانونگذاران آمریکایی خواست تا رقبای این شرکت را در طول بحران مالی جهانی دریابند. فورد از سقوط تامین کنندگان بخش خودرو میترسید که باعث اختلالات شدید در کارخانههای تولیدی او شود.
روابط تجاری صمیمی، مانند روابط درون شرکتها به ویژه از چنین جریانهایی تحت تاثیر قرار میگیرند چرا که جایگزینی این شرکتها سختتر است. مطالعه دیگری درباره زلزله سال ۲۰۱۱ ژاپن توسط کریستوف بوهم از دانشگاه تگزاس، آستن و دیگران نشان میدهد که شرکتهای تابعه آمریکایی، شرکتهای ژاپنی و تامین کنندگان آنها نیز آسیب دیدهاند.
تحقیقات دیگر همچنین به این نتیجه رسیدند که هر اندازه رابطه میان شرکتها و تامین کنندگان آنها سفارشیتر باشد، اثرات موجی آن هم افزایش مییابد. آقای بارو و جولین سوواگنات از دانشگاه بوکونی به مدت ۳۰ سال بلایای طبیعی آمریکا را مورد بررسی قرار داده و دریافتند که اختلال در تنها یک تامین کننده منجر به از دست دادن فروش برای یک شرکت پایین دستی بین دو تا سه درصد میشود و با توجه به اینکه اکثر تامین کنندگان بخش کوچکی از نهادههای تولید یک شرکت را تامین میکنند، این سقوط قابل توجهی است.
چنین یافتههایی خوراک مخالفان تحریم انرژی در آلمان را فراهم میکند و برخی برآوردها از تاثیر تحریم نیز نشان میدهد که اختلالات کوتاه مدت میتواند بزرگ باشد. شش موسسه تحقیقاتی پیشرو آلمانی به این نتیجه رسیدند که تحریم میتواند منجر به کاهش تولید ناخالص داخلی این کشور در حدود ۱ درصد در سال جاری و ۵ درصد در سال ۲۰۲۳ شود.
با این حال دو دلیل وجود دارد که چرا وضعیت آنقدرها بد نیست. برای شروع، همانطور که تجربههای گذشته نشان میدهد که اختلالات عرضه میتواند اثرات کوتاه مدت قابل توجهی داشته باشد، همچنین نشان میدهد که اقتصاد در مجموع توانایی زیادی برای تعدیل دارد. در سال ۲۰۱۰، چین صادرات فلزات کمیاب را به ژاپن که یکی از بزرگترین مصرف کنندگان این مواد معدنی در جهان است، ممنوع کرد.
بر اساس تحقیقات یوجین گولز از دانشگاه نوتردام و لولین هیوز از دانشگاه ملی استرالیا، شرکتهای ژاپنی توانستند به سرعت مواد کمیاب ارزان قیمت را جایگزین کرده و منابع جایگزین پیدا کنند. رودیگر باخمن از دانشگاه نوتردام و همکارانش در مطالعهای درباره اثرات بالقوه تحریمهای انرژی روسیه بر اروپا، دریافتند که اگرچه این ضربه میتواند بزرگ باشد، اما تا حدودی با توانایی اقتصاد برای انطباق جبران میشود. آنها بر این باورند که تاثیر کلی میتواند بین ۰.۵ تا ۳ درصد تولید ناخالص داخلی باشد.
اختلال در تولید
علاوه بر این، کاهش رنج کوتاه مدت اختلالات عرضه در دستان دولتهاست. به عنوان مثال، مقامات اتحادیه اروپا در حال بررسی تحریمهای شدیدتر بر واردات انرژی از روسیه هستند. هر اندازه شرکتها در مورد این اقدامات که میتواند شامل مالیات بر انرژی روسیه باشد، اطلاعات بیشتری دریافت کنند، احتمالا تطبیق با آنها آسانتر خواهد بود.
تجربیات گذشته نشان میدهد که اگر سیاستگذاران بخواهند مقررات یا روابط تجاری را تغییر دهند، باید این کار را به صورت مداوم و با دقت انجام دهند. آزادسازی تجارت هند در دهه ۱۹۹۰ به دلیل تدریجی بودن به شرکتها کمک کرد تا با آن سازگار شوند و به همین دلیل اختلالات کمی از قبل آن پدید آمد. مطالعه اخیر الساندرا پیتر از دانشگاه نیویورک و سیان روان از صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که شرکتهای هندی توانستهاند جایگزینهایی را برای این ورودی پیدا کنند.
دولتها همچنین میتوانند این واقعیت را در نظر بگیرند که کسب و کارها ممکن است به اندازه کافی برای اطمینان از استحکام شبکهها در کوتاه مدت تلاش نکنند. متیو الیوت از دانشگاه کمبریج و همکارانش دریافتند که شرکتها ممکن است در صورت داشتن یک رابطه تجاری برای انجام این کار، بر روی استحکام زنجیره تامین خود سرمایهگذاری کنند.
اما آنها ممکن است به دنبال تضمین انعطاف پذیری شبکه گستردهتری نباشند چرا که نمیتوانند از چنین سرمایهگذاریهایی سودی کسب کنند. تشویق بنگاهها و خانوارها به فاصله گرفتن از سوختهای فسیلی، همانطور که تعرفه گذاری انجام میشود، میتواند این انعطاف پذیری را انجام دهد که اگر به خوبی انجام شود، اختلالات عرضه آلمان چندان مختل کننده نخواهد بود.