بازارهای خارجی

حملات در اسراییل از کجا نشات می گیرد؟

 به گزارش هاآرتص، برخی از مقامات ارشد دولتی (در اسراییل) سه شنبه شب پس از مشخص شدن هویت فرد تروریستی که در شهر «بنی براک» تیراندازی کرده و پنج نفر را کشته بود، نفس راحتی کشیدند. یکی از وزیران در این خصوص با لحنی  کنایه آمیز گفت: «حداقل این بار، یک نفر از ما نبود. اگر حمله روز سه‌ شنبه – که مرگبارترین حمله از بین سه حمله‌ در طی  یک هفته محسوب می‌شود- به وسیله یک عرب اسراییلی انجام شده بود، آنگاه خدا باید به دادمان می‌رسید!»

این مقاله می‌افزاید: هضم «تروریسم فلسطینی» آسان‌تر است، در حالیکه اجتناب از حس غریب و بیگانه ناشی از موج تروریستی هفته گذشته در شهرهای اسراییل کاری دشوار است. در حالی که  چند روز تا  ماه رمضان و دو هفته تا شروع عید فصح وقت باقی است، ظاهرا اسراییل در حال بازگشت به روزهای سیاهی است که ما خوشحال بودیم که توانستیم آن روزها را پشت سر بگذاریم. مطمئناً از زمان به اصطلاح “انتفاضه چاقو” -در فاصله سال‌های ۲۰۱۵ تا  2016  – هیچ رویدادی وجود ندارد که مشابه حملات اخیر در داخل اسراییل باشد. کشته شدن ۱۱ نفر در سه شهر (اسراییلی) در طی هفت روز – هم از نظر امنیتی و هم از نظر سیاسی، یک رویداد بسیار مهم محسوب می‌شود. 

نفتالی بنت نخست وزیر  اسراییل، که به دلیل ابتلا به ویروس کرونا در قرنطینه خانگی به سر می برد، باید هرچه سریع‌تر در یک سخنرانی برای مردم  توضیح دهد که دولت او چگونه قصد دارد به این اوضاع بغرنج خاتمه دهد و آن را حل و فصل کند؟

نفتالی بنت سه شنبه شب اذعان کرد که اسراییل با موج مرگبار «تروریسم عربی» مواجه شده است. اکنون او باید مطابق با همین گفته عمل کند، حتی اگر اقدام او  به معنای پر شدن خیابان‌ها از ماموران پلیس و نظامیان باشد. او باید کابینه سیاسی – امنیتی تشکیل دهد و تصمیمات سخت و دشواری بگیرد. 

تا همین یک هفته پیش، ما در واقعیت دیگری قرار داشتیم و «اجلاس سران» یکی پس از دیگری برگزار می‌شد، اجلاس سران ابتدا در مصر و سپس در ترکیه برگزار شد. همین اواخر در روز دوشنبه هفته جاری، نشست خاورمیانه در نقب برگزار شد که از نظر افرادی که در آن حضور داشتند بی سابقه بود. به نظر می‌رسید که اسراییل در حال آغاز دوره جدیدی در خاورمیانه جدید باشد اما اکنون به نظر می‌رسد که اوضاع کنونی (حملات در شهرهای اسراییلی) هیچ ربطی به تحولات (مثبت) یک هفته پیش ندارد.

۹ ماه اول  دولت موسوم به «دولت تغییر بنت» از نظر امنیتی آرام‌ترین ماه‌ها بود. نخست وزیر بنت در محافل خصوصی به  اوضاع امنیتی مباهات می‌کرد، در حالی که مطمئن بود باید بگوید “بزنم به تخته” (تا اوضاع به اصطلاح چشم نخورد)، او در وهله اول (برای نشان دادن اوضاع آرام) به اوضاع نوار غزه و شاید حتی فقط به غزه اشاره می‌کرد.

فعلاً غزه آرام است، هرچند هیچ کس نمی‌داند تا چه زمانی آرام خواهد ماند. مشکلاتی که اکنون ما شاهد آن هستیم از مسیرهای غیرمنتظره‌ای مثل جامعه عرب‌های اسراییلی و از منطقه جنین در کرانه باختری نشات می‌گیرند. 

بنیامین نتانیاهو، رهبر مخالفان دولت بنت، که به دنبال حمله هفته گذشته در بئر شوا، واکنشی تحقیرآمیز از خود نشان داد و مسئولیت مستقیم حملات را متوجه “نفتالی بنت و یاییر لاپید” دانست، سه شنبه شب خویشتنداری قابل تحسینی از خود نشان داد. شاید او متوجه شد که قبلاً مواضعش افراطی بود. وی ضمن ابراز تسلیت به خانواده‌های کشته شدگان، برای مجروحان شفای عاجل آرزو کرد، از سرویس‌های  امنیتی حمایت کرد و از دولت خواست که قاطعانه عمل کند. بدون شک اوضاع کنونی آزمون اصلی برای نفتالی بنت محسوب می‌شود. «واقعیت عینی» (در اسراییل) اهمیت چندانی ندارد، در اسراییل دولتی همانند دولت فعلی (نفتالی بنت) – که به عنوان دولت جناح راستی تندرو محسوب نمی‌شود – همواره در مواجهه با تروریسم از جنبه حمایت مردمی با مشکلاتی مواجه خواهد شد. آریل شارون تنها کسی بود که از چنین آزمونی سربلند بیرون آمد و برای مدت طولانی، قبل از اینکه عملیات سپر دفاعی در کرانه باختری را در سال ۲۰۰۲ آغاز کند، از حمایت عمومی برخوردار بود . او پیش بینی کرده بود  اگر این کار را انجام ندهد، مردم او را «با چوب و سنگ» از دفتر نخست‌ وزیری بیرون خواهند کرد. موضوع این است که  نفتالی بنت فاصله زیادی با آریل شارون دارد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا